آیا سیلی از گلوله دردناکتر است؟! / محمد عینی
مدتها پیش خاطره ای میخواندم از سرباز تورکی که به مناطق مرزی آزربایجان غربی اعزام شده بود. او میگفت وقتی به محل خدمتم، که در یکی از برجکهای مرزی در آزربایجان غربی بود رسیدم، تنها دلیلی که کمی آرامم میکرد و حالو هوایم را کمی بهتر کرده بود، این بود که تمامی هم خدمتی هایم تورک بودند .
یکی از سربازان قدیمی آنجا که حالا دیگر هم خدمتی بودیم این خوشحالی را در چهره من دید و علتش را جویا شد، من هم در جواب به او گفتم که چه خوب است که همه ما تورک هستیم. سرباز آهی کشید، سرش را تکان داد و بدون اینکه چیزی بگوید رفت.
چند ماهی از آن روز گذشته بود که برجک ما مورد هجوم قرار گرفت و در آن حمله تعدادی از هم خدمتی هایم به شهادت رسیدند.
من، شوکه از اتفاقی که افتاده بود، در گوشهای خیره به زمین نشسته بودم
همان سربازی که روز اول علت خوشحالییم را پرسیده بود آمد و در کنار من نشست، با دستش زانویم را فشرد و گفت، حالا علت آهی که کشیدم را فهمیدی؟ تو راست میگفتی، همه ما تورک هستیم، اما اگر کسی هم به شهادت برسد، یکی از ما خواهد بود!
سالهاست که سربازان تورک، جانشان را در کف دستان خود گرفته و در برابر تروریستهای پژاک و دیگر گروههای تروریستی کوردی میایستند و در خون خود میغلتند و بجای دستهای نماینده مجلس این گلوله است که بر صورتشان مینشیند !
اما آیا کسی خواستار مجازات عاملان شهادتشان میشود؟ آیا سلبریتیها تصاویر آنها را به اشتراک میگذارند؟ آیا خبرگزاریها، چپو راست برایشان تیترهای درشت میزنند و پیگیر انتقامشان میشوند؟ آیا از رسانههای آن ور آبی و به اصطلاح اپوزیسیون صدایی بلند میشود؟ آیا مقامات و مسئولین بیانیه میدهند؟
اوج همدردیشان، چند ثانیه پخشِ خبر شهادت این سربازان در اخبار کوتاه است که در آنجا نیز مغرضانه تروریستها را اشرار مسلح مینامند!
و زمانی هم که خودمان میخواهیم به یاد برادران و فرزندان شهیدمان شمعی روشن کنیم، خیابانها پر میشود از یگان ویژه و ماموران باتوم به دست !
این همه تفاوت در چیست؟ آیا سیلی از گلوله دردناکتر است؟!